صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب | ||
|
امروز دوم خرداد 1395 ... سال 95 خیلی زود سپری شد... خیلی زودتر از سالهای دیگه ... شاید درحد یک پلک بهم زدن...و امروز هم روز میلاد آقامونه آقا امام زمان(عج)... سال جدید رفت ... تولد بابام رفت .... روز پدر رفت .... روز کارگر .... روز جانباز .... که همه ی این روزها باید بابام کنارم بود و نبود .... باید بود و بهش تبریک میگفتم اما نبود ... خیلی سخته برای یه دختر که روز پدر باشه و پدرش نباشه ... نمیدونم چرا اینطوریم ... باور دارم که برمیگردی ... یعنی اصلا فکر نمیکنم که رفته باشی... حس میکنم که هستی کنارم و دارمت ..... بابا جون ... بااینکه با اومدن فردا 5 ماهه که ندارمت و 5 ماه از نبودنت داره برام میگذره بازم به کلمه بابا حساسم ... هرچی که بگم نمیتونم وصف کنم حال بی پدریمو ... همیشه منتظرم که ببینمت ... تو مردها دنبال تو میگردم... دنبال رد و نشانی از تو ... خلاصه بابایی خیلی دلم برات تنگه.... دلم یه گریه میخواد ... یه گریه برای تو .... و اشک ... . . و خلاصه پدرم بیادت هستم ...
نظرات شما عزیزان: دوستی که فقطبیست روز ازت کوچیکتره.
ساعت23:16---29 خرداد 1395
نمیدونم چی بگم...فقط اینو بدون هواتو دارم...اگه بابات اومد تو خوابت بگو بهش بعد اون دیگه دسته جمعی تفریح نرفتیم...یادته اومدم خونتون بهم گفت شما و بقیه تفریح رفتین یا نه..منم گفتم نه.ولی باور نکرد فک میکرد اون تو خونس و ما بیرون میریم بهش نمیگیم...دلم واقعا براش تنگ شده...عمو علی کجایی...دلم برا مهربونیات تنگ شد!یادمه خیلی دوسم داشت!خدا رحمتت کنه...روحت شاد...
پاسخ:ممنونم ازت دوست خوبم ...
سلام بعد از مدتی اومده بودم حالو احوال خودت و همشهریاتونو بپرسم که ....
متاسفم...ان شاالله که هیچوقت غم نبینی خوبیه دنیا اینه که با تمام این اتفاقات بدش،همچنان خدارو در کنارت حس میکنی و بهت آرامش میده... امیدوارم حضور ثانیه به ثانیه ی خدا در زندگیت حالت رو بهتر و بهتر کنه پاسخ:سلام عزیزم ... ممنونم ازتون برچسبها: |
|
[ طراحي : بيرق عشق ] |